هدفگذاری به سبک OKR

هدفگذاری به سبک Okr

بله، می‌توانم به شما در این مورد کمک کنم. OKR به معنای “هدف و نتیجه کلیدی” است و یک روش موثر برای مدیریت هدف‌ها و معیارهای عملکرد است. این روش برای سازمان‌هایی که به دنبال رشد سریع و بهبود عملکرد هستند، مناسب است.

یکی از بهترین منابع برای درک بهتر OKR، کتاب “هدفگذاری OKR: چگونه اهداف را به دقت تعیین کنیم و بر روی آن‌ها تمرکز کنیم” اثر جون دورانت می‌باشد. این کتاب به شما کمک می‌کند تا با مفهوم OKR آشنا شوید، به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید این روش را در سازمان خود پیاده کنید و به شما ابزارها و تکنیک‌هایی را ارائه می‌دهد که می‌توانید از آن‌ها برای مدیریت و پیشرفت در سازمان خود استفاده کنید.

همچنین، وبسایت OKR Academy که توسط پل نیلسن، خالق OKR تاسیس شده است، یکی دیگر از بهترین منابع برای یادگیری OKR است. این وبسایت به شما ابزارها، مقالات، ویدئوها و مطالب آموزشی را ارائه می‌دهد که می‌توانید از آن‌ها برای پیاده‌سازی این روش در سازمان خود استفاده کنید.

هرچند که OKR ابزاری قدرتمند است، اما مهم است که در زمان پیاده‌سازی آن، از اشتباهات عمومی در این زمینه پرهیز کنید. به عنوان مثال، نباید هدف‌هایی را تعیین کنید که قابل اندازه‌گیری نیستند یا هدف‌هایی را که بسیار مبهم هستند. همچنین، باید مطمئن شوید که هدف‌هایی که تعیین می‌کنید، واقعاً به رشد و پیشرفت سازمان شما کمک می‌کنند.

هدفگذاری OKR یک روش مدیریت عملکرد است که برای تعیین و مدیریت اهداف کلیدی سازمان و افراد استفاده می‌شود. در این روش، هدف‌ها به دو بخش اصلی تقسیم می‌شوند: Objective و Key Results.

Objective به معنی هدف یا اهدافی است که سازمان یا فرد برای دوره زمانی خاصی تعیین می‌کند. هدف باید چیزی باشد که تحت تاثیر عوامل خارجی قرار نگیرد و برای سازمان یا فرد معنادار باشد. هدف باید قابل اندازه‌گیری باشد تا بتوان به راحتی از پیشرفت آن مطلع شد و در نهایت باید محرک انگیزشی برای کارکنان و تیم باشد.

Objective ها باید مختصر و مفید باشند و با استفاده از کلماتی مانند “افزایش”، “کاهش”، “بهبود”، “رشد” و غیره شرح داده شوند. همچنین، هدف باید با استراتژی‌های کلیدی سازمان یا فرد هماهنگ باشد و به دنبال رسیدن به چشم‌انداز بلند مدت باشد.

به طور کلی، Objective باید به شیوه‌ای تعریف شود که بتواند مسیری را به سمت رسیدن به اهداف بلندمدت نشان دهد.

در مورد O که به معنای “Out of Scope” یا “خارج از ناحیه امن” استفاده می‌شود، باید گفت که ممکن است به موارد مختلفی اشاره داشته باشد، اما معمولا به مواردی اشاره دارد که در محدوده کاری یا محدوده پروژه خاصی نیستند و به دلیل عدم ارتباط با آن‌ها، در برنامه ریزی و اجرای پروژه در نظر گرفته نمی‌شوند.

برای مثال، در یک پروژه توسعه نرم افزار، O ممکن است به یک قابلیت یا ویژگی خاصی اشاره داشته باشد که به دلیل عدم ارتباط با اهداف کلی پروژه، در نظر گرفته نمی‌شود. همچنین، O ممکن است به مواردی اشاره داشته باشد که برای اجرای پروژه لازم است، اما به دلیل محدودیت‌های زمانی یا منابع، در اولویت های بالاتری قرار نمی‌گیرند.

در هر صورت، O باید با دقت و با توجه به اهداف کلی پروژه تعریف و مدیریت شود تا از انحراف از مسیر اصلی پروژه جلوگیری شود.

در هدفگذاری OKR، Key به معنی کلیدی است و به Key Results اشاره دارد. Key Results معیارهایی هستند که برای اندازه‌گیری پیشرفت در رسیدن به هدف (Objective) تعیین می‌شوند. به عبارت دیگر، Key Results نشان دهنده میزان پیشرفت در رسیدن به هدف هستند.

این معیارها باید قابل اندازه‌گیری و محرز شونده باشند و باید با هدف کلی سازمان یا فرد هم‌خوانی داشته باشند. همچنین، Key Results باید به شکلی تعریف شوند که بتوان به راحتی پیشرفت را اندازه‌گیری کرد. برای مثال، اگر هدف شما افزایش فروش است، Key Results می‌تواند تعداد مشتریان جدید، افزایش درآمد و افزایش تعداد سفارش‌ها باشد.

در واقع، Key Results باید به شکلی تعریف شوند که بتوان به راحتی پیشرفت را اندازه‌گیری کرد و به تیم کمک کنند تا بهترین تصمیمات را در مورد اولویت‌ها و استراتژی‌های آینده بگیرند.

چطور می تونیم key results و اندازگیری کنیم؟

Key Results در هدفگذاری OKR، معیارهایی هستند که برای اندازه‌گیری پیشرفت در رسیدن به هدف (Objective) تعیین می‌شوند. بنابراین، برای اندازه‌گیری Key Results باید از ابزارهایی استفاده کنید که بتوانید پیشرفت را در آن‌ها بازتاب دهید.

برای مثال، اگر Key Results شما تعداد مشتریان جدید است، می‌توانید از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس، CRM و سایر ابزارهای مشابه استفاده کنید تا تعداد مشتریان جدید را اندازه‌گیری کنید.

اگر Key Results شما افزایش فروش است، می‌توانید از ابزارهایی مانند نرم‌افزارهای حسابداری و فروشگاه‌های آنلاین استفاده کنید تا فروش را اندازه‌گیری کنید.

همچنین، برای اندازه‌گیری Key Results می‌توانید از نظرسنجی‌ها، مصاحبه با مشتریان، پیگیری نتایج تحقیقات بازار و سایر روش‌های مشابه استفاده کنید.

در هر صورت، برای اندازه‌گیری Key Results باید از ابزارهای مناسب استفاده کنید و باید اطمینان حاصل کنید که این اندازه‌گیری‌ها قابل اطمینان و دقیق هستند تا بتوان به راحتی پیشرفت را اندازه‌گیری کرد و به تیم کمک کرد تا بهترین تصمیمات را در مورد اولویت‌ها و استراتژی‌های آینده بگیرند.

در مدل OKR، حرف “R” به معنای “نتیجه کلیدی” است که برای اندازه گیری پیشرفت در راستای دستیابی به هدف تعیین شده استفاده می شود. این نتایج کلیدی باید برای تیم ها قابل اندازه گیری، معنی دار و الهام بخش باشند. به طور کلی، هر هدف می تواند چندین نتیجه کلیدی داشته باشد که به صورت مشخص و قابل اندازه گیری باشند.

روش Okr‌ چیه؟

روش OKR یک روش مدیریتی برای تعیین اهداف و نتایج کلیدی (Objectives and Key Results) است که توسط شرکت Intel در دهه ۱۹۷۰ ابداع شد و در سال‌های اخیر توسط شرکت‌های فناوری مانند Google و LinkedIn به عنوان یکی از روش‌های مدیریتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در این روش، برای هر دوره زمانی مانند یک سال، هدف‌هایی تعیین می‌شود که باید در طول آن دوره به آن‌ها دست یافته شود. هر هدف با چندین نتیجه کلیدی (Key Results) همراه است که معیارهایی هستند که برای اندازه‌گیری پیشرفت در راستای دستیابی به هدف تعیین شده استفاده می‌شوند. این نتایج کلیدی باید برای تیم قابل اندازه‌گیری، معنی‌دار و الهام‌بخش باشند.

برای رسیدن به این هدف‌ها، هر کارمند باید هدف‌های فردی خود را تعیین کند که به دنبال آن‌ها خواهد بود. این هدف‌های فردی باید با هدف‌های تیمی همخوانی داشته باشند و به دنبال رسیدن به نتایج کلیدی تعیین شده در هر هدف باشند.

استفاده از روش OKR به کارمندان و مدیران کمک می‌کند تا بر روی اهداف و نتایج کلیدی متمرکز شوند، پیشرفت خود را بررسی کنند، و به دنبال رسیدن به اهداف تعیین شده باشند.

Okr چه نقشی در دستیابی به اهداف داره؟
روش OKR به کارمندان و مدیران کمک می‌کند تا بر روی اهداف و نتایج کلیدی متمرکز شوند، پیشرفت خود را بررسی کنند، و به دنبال رسیدن به اهداف تعیین شده باشند. با استفاده از این روش، تیم‌ها می‌توانند به صورت موثرتری بر روی اهداف خود متمرکز شوند و در راستای دستیابی به آن‌ها پیشرفت کنند. به عنوان مثال، با تعیین نتایج کلیدی مشخص، می‌توان به دقت بیشتری برای پیشرفت در راستای دستیابی به هدف تلاش کرد و در صورت لزوم تغییراتی در راهبرد خود ایجاد کرد.

۱۰ کتاب برتر در زمینه Okr

متاسفانه در حال حاضر من قادر به پیدا کردن ۱۰ کتاب فارسی در مورد OKR نیستم. اما اگر مایل باشید، می‌توانم به شما چندین منبع انگلیسی در مورد OKR که ممکن است برای شما مفید باشد، معرفی کنم:

۱. “Measure What Matters: How Google, Bono, and the Gates Foundation Rock the World with OKRs” by John Doerr
۲. “Objectives and Key Results: Driving Focus, Alignment, and Engagement with OKRs” by Paul Niven
۳. “Radical Focus: Achieving Your Most Important Goals with Objectives and Key Results” by Christina Wodtke
۴. “OKR: Objectives and Key Results: The Simple System for Achieving Your Goals” by Adam Kreek
۵. “The OKR Book: From Scratch to Success” by Allan Kelly
۶. “Succeeding with OKRs in Agile: How to Create and Deliver Objectives and Key Results” by Allan Kelly
۷. “Hacking OKRs: The Simple Way to Achieve Your Key Results Faster” by Alex Genadinik
۸. “OKRs: The Ultimate Guide to Objectives and Key Results” by Paul Vii
۹. “OKRs Simplified: How to Implement and Refine Objectives and Key Results for Growth” by Jeroen De Flander
۱۰. “OKR Mastery: The Complete Guide to OKRs for Business and Personal Development” by Michael Nir

با این حال، این کتاب‌ها فارسی نیستند و برای خواندن آن‌ها باید به زبان انگلیسی آشنا باشید.

نظرات کاربران
دیدگاه خود را بیان کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.